کارگردان نمایش های اجتماعی “سر حدات لیر”،اکلیل” و “آلستار” که علاوه بر تحصیلات آکادمیک کارگردانی سالها ترجمه و عنوان مهندسی را با خود به همراه دارد و جوایز متعدد و پیاپی بازیگری و کارگردانی را ربوده است ،در گفت و گویی “صادقانه”و”صمیمی” در مورد “زنانگی”،”تاتر” و “سایکودرام”برای ما می گوید.
*مهتاب شکریان،فلسفه،تاتر ایرانی؟
_راستش مهتاب خیلی از فلسفه می ترسید !چون می دید که بچه هایی که سراغ فلسفه میرن ،منزوی میشن_حتی از خانواده هاشون فاصله میگیرن ،ضد عشق و تا حدی سوسیوپات رفتار میکنن…این روند ترس من از فلسفه تا زمانی که استاد “فردوس حاجیان ” من رو با “کاول”،”یاسپرس”،”لاکان” و “ژیژک “آشنا کردن _ادامه داشت.بعد از این آشنایی فیلسوفان غول های وحشتناک نبودن ،بلکه متفکرینی بودن که در هندسه ی تفکر و تعقل و هنر و نوع نگاه بشر ،قلم زده بودن و مهتاب شکریان می بایست با اونها آشنا می شد!
*کارهایی که تا حالا شما کارگردانی کردید ،بخصوص در “سر حدات لیر”به موضوعات اجتماعی می پردازد و از دیدگاه های مختلف فرهنگی به موضوعاتی چون زنانگی نزدیک می شود ،با توجه به تحول بزرگی که این روزها در زندگی تجربه میکنید یعنی کار با نوجوانان و سایکودرام _اگر دو پیشنهاد متفاوت یکی در رابطه با کار اجتماعی در مورد حقوق زنان و دیگری در رابطه با سایکودرام به شما پیشنهاد شود ،اولویت را به کدام می دهید؟
_قطعا کار زنانه!
وقتی شما به زندگی نامه ی “آگاممنون “مراجعه میکنی ،متوجه درد تاریخی از جنس زنانه میشی…دردی که در جمله معروف “سیمون دو بوار ” یعنی :زن ،جنس دوم است تجلی پیدا میکنه!وقتی شما زنان رو به جایگاه والای انسانی خودشون برسونی،سایکودرام بجای اینکه بخشی از درمان باشه تبدیل به بخشی از تربیت میشه…
سایکودرام وقتی وارد زندگیم شد که از طرف دو مدرسه دخترانه “شهید گروسی ” و “عیسی وند” در شهر قدس دعوت به همکاری شدم .حاصل هنری این همکاری، دو فیلم کوتاه برای جشنواره دانش آموزی بود که دبیرستان گروسی مقام اول و دبیرستان شهید عیسی وند دوم شد…اما حاصل معرفتی این همکاری این بود که من روح لطیف مادرانگی رو درک کردم…دخترانی که از تمام حقوق اولیه کودکی و نوجوانی محروم بودن….این لمس مستقیم محرومیت از من مهتاب دیگه ای ساخت…افتخار می کنم در کنار این دانش آموزان قرار گرفتم…
*رابطه شما با متفکرینی که برآیند تلفیق فلسفه و روانشناسی هستن مثل “یولیا کریستوا” و یا “سوتلانا آلکسویچ” چطور است یا مثلا متفکر مستند سازی مثل “آناند پاتوارزان”در کجای جهان اندیشگی شما قرار گرفته است؟
_با کریستوا آشنایی کمتری دارم ولی همین مختصر آشنایی باعث شده که از طریق “آلوده انگاری” به سایکودرام برسم!
سوتلانا نویسنده ی بی نظیر و بی همتاییه که بدرستی فریاد میزد :جنگ چهره زنانه ندارد!
بیشتر آشنایی من با موج سوم فلسفه اندیشی زنانه است،یعنی :سیمون دو بوآر!
با فلسفه ما بعد فرویدی غیر اگزیستانسیال کمتر آشنایی دارم _مثل آلنکا زوپانچیچ….
اما آناند پاتوارزان در مستند “به نام خدا” اوج توحش و طغیان گری انسان رو به نمایش میزاره… خوشبختانه یا متاسفانه من مثل “ژیگا ورتوف” فیلمساز روس اعتقاد دارم “عمل معیار حقیقته”.
بعد از “سرحدات لیر” در مورد آدمهایی مثل “امیله دو آنتونیو” و “فرانی آرمسترانگ” بیشتر دارم تامل میکنم….
*وضعیت تاتر ایران؟
بد و افتضاح! به جز یک عده ی معدود و محدود _تبدیل شدیم به کاور!
نه خلاقیت ریشه دار و فکر شده ای،نه حتی یک بازی جانداری که به قول استانیسلاوسکی :مخلوق زنده تولید کنه! چون فقط زندگی و مشاهدات زنده و جاندار مخلوق زنده خلق می کنه!…
بازی های کاوری و هنر مسخ شده و مطالعات به قهقهرا رفته …من یک کار ترکیبی دیدم که تو پاریس اجرا شد بنام “رومىو و ژولیت”که بجز بادی آرت و نمایش پرده ای و اراىه تاتر تلفیقی ۱۴۰۰۰پراژکتور نور در اون بکار برده شده بود و شاید فقط در رنگ سازی پینک فلوید با اون ها می تونستن رقابت کنن…خب وقتی شما در ایران میبینی هر دوست عزیز تاتر اولی از سبک خودش حرف میزنه و یا کلاس های بازیگری که با این همه قیمت گزاف به هنرجو هنوز _خط فرضی صحنه رو آموزش ندادن ،حالت بد میشه دیگه….همین چند مدت مثلا یک تاتر خوب دیدم بعد از مدت ها بنام کریمولوژی…بعد از چند سال یک تاتر خوب….
*در تفاوت شناسی سبکی در دنیا مثلا از “چهره ی یک باکره ی مقدس” اثر تنسی ویلیامز تا نمایشنامه ی “وهم”اثر فدریکو گارسیا لورکا یا ژانر ابزرد و نىواکسپرسیون یا حتی “میمون پشمالو” سیری تاریخی و منطقی را شاهد هستیم ،آیا همین سیر منطقی و اجتماعی در تاتر ایران قابل پیگیری هست؟
_خیر !سیر منطقی که هیچ ،بلکه خیلی معوج و غیر منطقی هست….
*چه تفاوتی بین نگاه شما به هنر در زمان کنونی و پختگی نسبی و زمان ورود شما به عرصه بازیگری وجود دارد؟
_اوایل که به سختی وارد هنر شدم ،پر از ذوق و کنجکاوی و تجربه کردن بودم ولی الان هنر برام راه تکامل فکری و نوعی فلسفیدن در اندیشه هست که البته با افسردگی زیاد همراه بود…چرا افسردگی؟ چون وقتی ابزار ابراز خود بودن رو به هزار دلیل نداری،افسردگی میاد سراغت….(تو خود بخوان مفصل ازین حدیث مجمل)
*چه حرفی به علاقمندان به تاتر در سطح اول و مخاطبان جدی و دنبال کنندگان هنریتان دارید؟
- _علاقمندان به تاتر و هنر باید شب و روز تحقیق و تمرین کنن و حتی یک دقیقه رو از دست ندهند وباز بقول مرحوم “استانیسلاوسکی” که میگه :اگر هنرپیشه توی نقش گم بشه ،از اون فقط یک طرح عریان باقی میمونه…پس با تمرین نباید گذاشت نقش و صحنه مارو هضم کنه ،بلکه ما بعنوان یک هنرمند باید نقش و نمایش و صحنه رو در خودمون هضم کنیم!
و به دوستان عزیزم یا بقول شما :طرفدارانم میگم که:مخلصیم! ارادتمند همه ی شما ! و دو کار جدیدم” آلستار “به نویسندگی عزیز بزرگوار “داود پور حمزه ” و ” پنج ثانیه برف” به نویسندگی دوست همیشگی ام ،آقای “عباس جمالی ” و باتهیه کنندگی و بازی “مهرداد میرزا احمدی “محتاج حمایت شماست…
کارگردان نمایش های اجتماعی “سر حدات لیر”،اکلیل” و “آلستار” که علاوه بر تحصیلات آکادمیک کارگردانی سالها ترجمه و عنوان مهندسی را با خود به همراه دارد و جوایز متعدد و پیاپی بازیگری و کارگردانی را ربوده است ،در گفت و گویی “صادقانه”و”صمیمی” در مورد “زنانگی”،”تاتر” و “سایکودرام”برای ما می گوید.
حرف دل مارو زدی ،خانم ،تو ایران چی درسته که هنرش باشه
ماشاالله اطلاعات و دانش کم نظیری دارید ،موفق باشید خانم شکریان
لطفا درست اطلاع رسانی کنید حتما تو اکران فیلم ها و نمایش هاتون بیام،کور بشن اساتید بیسواد دانشگاه های هنر….اگه نصف شما سواد داشتن وضع ما این نبود
خانوم شکریان بی شک یکی از با استعدادترینو محجوب ترین هنرمندهای ایران هستنو امیدوارم با همین قدرت برن جلو💪💪💪💪
خانوم شکریان بی شک یکی از با استعدادترینو محجوب ترین هنرمندهای ایران هستنو امیدوارم با همین قدرت برن جلو💪💪💪
استاد شهریار هدایتی از اطلاع رسانی شما ممنونم ،چون اگر شما نبودید ما از کجا خبر دار میشدیم که در قلعه حسن خان هم فرشته نازنینی با دختران ما سرو کله میزنددرودها به شما استاد فرزانه و سرکار خانم هنرمند
خانوم شکریان بی شک یکی از با استعدادترینو محجوب ترین هنرمندهای ایران هستنو امیدوارم با همین قدرت برن جلو💪💪💪
واقعا با نظرتون موافقم وقتی به زنها احترام گذاشته بشه ،به سایکودرام نیازی نمیشه….در جامعه مرد سالار شما دختران پیشرو افتخار ما هستید…
لعنت به کسانی که حقوق زنان را تضییع میکنند
خیلی زیبایی،ازدواج کردید؟
استاد هدایتی عزیز ،بدون شک بهترین ها و با سوادترین ها را برای مصاحبه انتخاب می کنید ،مسلما نگاه فلسفیتان به زندگی در انتخاب صحیحتان موثر است ،متشکرم که هر بار مارا با جنبه های مختلف زندگی و هنر آشنا میکنید..
وای چقدر خوشکل و تو دل برو هستید هر دو نفرتون،خدا بهتون سلامتی بده..
خدا به شما قدرت بدهد که در منطقه محروم و فقیر قلعه حسن خان کار میکنید.در آنجا دختران را در کودکی به خانه شوهر میفرستند…فرشته نجاتشان شدی خدا کمکتان کند
درود بر نسل روشنفکر و.متفکر.این مصاحبه ها نشان میده که دایره روشنفکری و تولید فکر به نسل جدید منتقل شده و دیگه در حصار چهارنفر پیرمرد خارج رفته و با افکار زنگ زده نیست.
چه خوب که استاد فردوس حاجیان هنوز سرحال هستن،برنامه ی الفباشون در تلویزیون غوغا بود،هر جا هستن سلامت باشن
چه خوب گفتی ،قربون دهنت،وقتی زنها خوارو خفیف بشن ،نابهنجاری رشد میکنه.متاسفانه یکی از همکارام که همسرش هم دبیر ریاضی هستن ،هر روز این زن عزیز رو موزد خشونت قرار میده و الان پسرشون با کمال تاسف پسری رو با چاقو زده و به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شده،وقتی زن خفیف بشه،بزهکاری شروع میشه….شما الگوی این جامعه زنانه ی کتک خورده هستی،پس با قدرت ادامه بده
آقای هدایتی چقدر سوالاتت سخته؟همه رو اذیت میکنی ،همش باید به اینترنت مراجعه کنیم تا بفهمیم چی میگی؟
فلسفه ،اگر فلسفه باشه اصلا ضد عشق نیست ،فلسفه ای که ضد عشق باشه یا ادا و اطواره،یا لفاظی و یا فلسفه نیست…
این حرفها دردی از مردم دوا نمیکنه،شماها یک مشت مرفه بی درد هستین.بجای این حرفها و تشویش عمومی دزدها رو معرفی کنید،روحانی و ایادی شیطانیش پول مملکت رو هدر میدن و بالا می کشند و شما به اصطلاح هنرمندها هم ذهن جوانان را از خدا و دین دور میکنید ،شما دو تیغه یک قیچی هستید.لعنت به هردوی شما
تاتر کیلویی چنده؟مردم نون ندارن بخورن ،واقعا بی درد هستید.مردم تو نیشابور به گرسنگی رسیدن شما حرف تاتر می زنین.صدای ملت باشین
با بنزین سه هزار تومانی مگه میشه زندگی کرد که تاتر هم دید
اگر به جوانان بها بدهند مسلما مثل این خانم و آقا رشد میکنند در زمینه دلخواهشان.ولی نه خانواده ها و نه جامعه و نه دولت جوانان را مثل حیوان بارکشی میدانند که باید زحمتشان را به دوش اینان بگذارند
یکمشت غربزده.همتون باید ازین مملکت بیرون کنن.هنری که در خدمت اسکتبار باشه لعنت بهش.استاد عباسی همتون رسوا کرد
الان دیگه از هنرمندا ملیات نمیگرن ،خانم شکریان کلی ذوق میکنه،این ماییم که از همه جا مورد ظلم و تبعیضیم
تاتر و سینمای ایران تا تقلیدی و غربزده باشه هیچی نمیشه..اونا اعتراض میکنن که چرا باید از مراجع تقلید کرد ولی خودشون تقلید میکنن
ماشاالله مهندس کامپیوتر ،مترجم ،بازیگر ،کارگردان ،خوشتیپ ،همه فن حریف کی بودی مهتاب خانم؟؟؟😂
خانم شما چقدر زیبایی!ماشاالله،برو فرانسه یا آمریکا موفق میشی،چهره جذاب شرقی!ماشاالله